آرزوهای جانان

اگر درد داری تحمل کن... روی هم که تلنبار شد دیگر نمیفهمی کدام درد از کجاست... کم کم خودش... بی حس میشود!!!

آرزوهای جانان

اگر درد داری تحمل کن... روی هم که تلنبار شد دیگر نمیفهمی کدام درد از کجاست... کم کم خودش... بی حس میشود!!!

روانشناسی از روی رویاها!

روانشناسی از روی رویاها!


بعضی ها می گویند که هیچوقت خواب نمی بینند. اما این غیر ممکن است. همه ی آدم ها خواب می بینند و برای خود رویاهایی دارند، اما حافظه ی بعضی قوی تر است و به آنها امکان می دهد که این رویاها در ذهنشان بماند. رویاهای ما ترکیبی از خیالات خصوصی ما هستند. رویا به ما امکان می دهد که آنطور که دوست داریم رفتار کنیم، اما به موجب اینکه بیدار می شویم،؛ رویاهایمان شروع به ذوب شدن می کنند و هرچه بیشتر سعی در به خاطر آوردن جزئیات آن بکنیم، بیشتر فراموش می کنیم.

اما دلیل خواب دیدن ما چیست؟ و آیا خوابهایمان مهم هستند؟ دانشمندان عقیده دارند که اینطور است، چون رویاهایمان به ما کمک میکنند تا خود را برای مشکلات روز زندگی آماده کنیم. تصاویری که ما در رویاهایمان می بینیم، معانی ویژه ای دارند و به ما کمک می کنند تا با شخصیت خود بیشتر آشنا شویم.

در این مقاله قصد داریم با بازی خیال گوشه ای از شخصیتتان را به شما نشان دهیم. می توانید این بازی را دو به دو انجام دهید و یکی سوال کند و دیگری پاسخ گوید. اما شما که اول این مقاله را می خوانید توجه کنید که پایین سوالات را نگاه نکنید تا بازیتان خراب نشود و سوالات را در کمال دقت و صداقت پاسخ دهید.

با ما همراه باشید!


سوالات

1. فکر کنید خوابیده اید و خواب می بینید. در خواب خود را در خانه ای ایده آل مییابید. این خانه چه شکلی دارد؟ آن را توصیف کنید.

2. حال کنار جاده ای باریک در حال قدم زدن هستید. ناگهان یک فنجان/لیوان/کوزه ی آب را روی زمین در مقابلتان می یابید. چه شکل دارد؟ چه چیز در آن است؟ 3. راه تمام می شود و شما وارد جنگلی می شوید. تقریباً راهی دراز را می پیمایید تا به زمینی مسطح می رسید. در وسط این زمین ساختمانی وجود دارد. این ساختمان چه نوع ساختمانی است؟

4. اطراف ساختمان را باغی پوشانده است. این باغ را توصیف کنید.

5. از این باغ بیرون آمده و دوباره راه جنگل را پیش می گیرید. در کنار جنگل دیواری وجود دارد. این دیوار آنقدر بلند است که نمی توان از آن بالا رفت و آنقدر طولانی است که نمی توان آن را دور زد. ناگهان متوجه در کوچکی در دیوار می شوید. همینطور که به آن نگاه می کنید، در به آرامی باز می شود. شما چه می کنید؟ آیا از آن رد می شوید

6. در طرف دیگر دیوار، آب است. این آب به چه صورتی است؟ آیا می خواهید در آن شنا کنید؟


تفسیر
حال ببینید که این تصورات و مناظر نمایانگر چه بوده اند و سعی کنید پاسخ هایتان را تحلیل کنید.


خانه

خانه نمایانگر دیدگاه شما نسبت به خودتان است. اگر خانه تان قدیمی باشد، احتمالاً شما فردی هستید که از تغییر و دگرگونی خوشتان نمی آید و به چیزهای سنتی علاقمندید. اگر خانه تان بزرگ باشد، نشانگر اطمینان و اعتماد به نفستان است. اگر پر نور و روشن باشد، فردی خوشبین هستید و اگر تاریک و کم نور باشد فردی بدبین هستید. تعداد اتاقهای خانه نمایانگر تعداد افرادی است که دوست دارید در زندگی شما باشند.


لیوان

لیوان نمایانگر دیدگاه شما به عشق است. هر چه این لیوان زیباتر و گرانبهاتر باشد، همانقدر عشق در زندگی شما اهمیت بیشتری دارد و شما فرد رمانتیکی هستید. محتویات لیوان نشان می دهد که تجربیات شما تا به حال در عشق چگونه بوده است.


ساختمان

ساختمان نمایانگر دیدگاه شما نسبت به مذهب و خدا است. یک ساختمان محکم و استوار نمایانگر باوری قوی و استوار است. اما اگر ساختمان خرابه و متروک باشد، شما باوری ضعیف به مذهب دارید.

باغ

باغ نمایانگر دیدگاه شما نسبت به دنیای اطرافتان است، کشورتان و یا سراسر جهان. اگر درخت ها و گل های باغ شما رو به خشک شدن باشند، این به آن معناست که شما نگران دنیای اطراف یا آلودگی محیط زیست هستید.


دیوار

دیوار نمایانگر دیدگاه شما نسبت به مرگ است. اینکه آیا مرگ برای شما پایان همه چیز است و یا چیزی پسِ آن می بینید. آیا مستقیم به سمت در می روید یا قبل از رفتن اطراف را بررسی می کنید؟ یا شاید هم اصلاً وارد آن نمی شوید!؟

آب

آب نمایانگر دیدگاه شما نسبت به آینده تان است. اگر آب را به صورت دریایی پر موج می بینید، نسبت به آینده تان احساس خوبی دارید و مثبت فکر میکنید. اگر بخواهید که در آن آب شنا کنید، اعتماد به نفس دارید و در زندگی ریسک می کنید. اگر آب را به صورت حوضی راکد ببینید، احتمالاً از آینده ی خود و آینده ی جهان ترس دارید.

داستان واقعی ولی ترسناک!

این داستان رو یکی از دوستام برام تعریف کرده و قسم خورد که واقعیه ، دوستم تعریف می ‌کرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدریشون تو شمال ، جای این که از جاده اصلی بیاد ، یاد باباش افتاده که می گفت ؛ جاده قدیمی باصفا تره و از وسط جنگل رد می شه !

این ‌طوری تعریف می ‌کنه : من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی ، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمی شد

 

وسط جنگل ، داره شب می شه ، نم بارون هم گرفت . اومدم بیرون یه کمی با موتور ور رفتم دیدم از موتور ماشین سر در نمی آرم !

 

راه افتادم تو دل جنگل ، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم . دیگه بارون حسابی تند شده بود
با یه صدایی برگشتم ، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی‌ صدا بغل دستم وایساد . من هم بی ‌معطلی پریدم توش . این قدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم ، وقتی روی صندلی عقب نشستم ، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر که دیدم هیچ کس پشت فرمون و صندلی جلو نیست !

خیلی ترسیدم ، داشتم به خودم می ‌اومدم که ماشین یهو همون طور بی ‌صدا راه افتاد

هنوز خودم رو جمع و جور نکرده بودم که توی نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه ! تمام تنم یخ کرده بود. نمی ‌تونستم حتی جیغ بکشم

 

ماشین هم همین طور داشت می ‌رفت طرف دره ، تو لحظه ‌های آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلوی چشمم

 

همون موقع یه دست از بیرون پنجره ، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده ، نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می ‌رفت ، یه دست می ‌اومد و فرمون رو می ‌پیچوند

 

از دور یه نوری دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم ، در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون ، این قدر تند می ‌دویدم که نفس کم آورده بودم ، دویدم به سمت آبادی که نور ازش می‌اومد . رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم روی زمین  …

 

بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم ، وقتی تموم شد تا چند ثانیه همه ساکت بودند که یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو

 

یکیشون داد زد : محمد نگاه کن ! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشین رو هل میدادیم سوار ماشین ما شده بود !

تا حالا دقت کردین:

تا حالا دقت کردین:


تا حالا دقت کردین وقتی برف سنگین میاد بچه های پایین شهر بیل و پارو بر میدارن میرن پشت بوم بچه مایه دارها چوب اسکی بر میدارن میرن پیست ؟ !

 

 

تا حالا دقت کردین اگه خونتون تو دل کویر هم باشه و وایمکس شما پسوورد نداشته باشه همه دور خونتون جمع میشن ؟؟!

 

 

تا حالا دقت کردین دقیقا روزایی که چتر با خودت نمیبری بارون میگیره !

 

 

تا حالا دقت کردین وقتی با تمام احساس به یکی می گین دوسِت دارم, اونم با تمام احساس!! می گه : me 2 !!!!

 

 

تا حالا دقت کردین هر موقع خونه خالیه و میخواین یه خلافی کنید یکی از آسمون نازل میشه تا گند بزنه به حالتون .؟ !

 

 

تا حالا دقت کردین وقتی نزدیک پارکینگ خونه میشیم تازه آهنگ مورد علاقه امون شروع به خوندن میکنه . . .

 

 

تا حالا دقت کردین وقتی با کلی وسواس تو خرید یه لباس رو میخرین،۴ تا مغازه اونطرفتر یه لباس خیلی شیکتر به چشمتون میخوره . . .آی حرصی می خورم!

 

 

تا حالا دقت کردین جکی رو که خیلی خوشتون اومده رو وقتی میخاین واسه یکی دیگه تعریف کنین گند میزنین به جک !!

 

حالا دقت کردین سر جلسه امتحان کسی که بیشتر از همه حرف میزنه خوده مراقب جلسست !

پ ن پ!

«پ ن پبا کمر دولا رفتم داروخانه عصا بگیرم؛یارو می پرسه عصا برای کمر دردت می خوای؟می گم:پ ن پ! حضرت موسی کلاس تبدیل اژدها ذاشته دارم می رم اونجا!(عجب آدمایی پیدا می شن ها!)

داشتم تو خیابون با سگم می رفتم،صدای پارسش همه جا رو برداشته بود! دختره رد شده می پرسه:سگه؟! می گم:پ ن پ! نهنگه مثل مستشار بادمجون خورده یکمی صداش گرفته!(مخ بعضی ها چقدر کچیکه ها!)

داشتم با فندکم تو خیابون بازی میکردم پلیسه رد شده میگه:فندکه؟ میگم:پ ن پ! مشعله المپیکه دارم می برم لندن! یارو شاکی شده میگه: بریم! میگم: پاسگاه؟! می گه: پ ن پ! میبرمت لندن با پله و مارادونا هم دوتا عکس بندازی!
(عجب پلیس های باحالی پیدا می شن!)
سر امتحانیم هر چی به بغل دستیم پا می کوبم،موشک پرت می کنم و تنه می زنم یارو نمی فهمه! اومدیم از جلسه بیرون می پرسه تقلب می خواستی؟ می گم:پ ن پ! خواستم ببینم اگه سوالی رو بلد نیستی کمکی کرده باشم!(شما اصتلاحا به این جور آدما چی میگید؟!)
مرغو از تو فریزر در آوردم دوستم می گه: می خوای غذا بپزی؟ می گم:پ ن پ! بستگانش اومدن از سرد خونه ببرن بهشت زهرا خاکش کنن!!!(دوستای ما که این طوری نیستن!)

(شعر کشورهای همسایه ایران)

ارمنستان

منم ارمنستان

دارم یکمی داستان

در شمال ایرانم

هوای سردی دارم

مرکز من ایروان

یکم همنام با ایران

دامپروری شغلمون

سیب زمینی محصولمون

مغرب من ترکیه

میشه با من  همسایه

سیمان و برق صنعتند

که بسیار هم نعمتند

زبانمون ارمنی

نداریم هیچ معدنی

جمهوری آذربایجان

روی نقشه نگاه کنید

بعدم مرا پیدا کنید

منم که آذر بایجانم

شمال غربی ایرانم

آب و هوام نیمه خشکه

تقسیم شدم به دو دسته

نخجوان بخش کوچکم

سمت شرق بخش بزرگم

مرکز من هست باکو

یک مقداری هم دارم کوه

یک معدنم که نفته

یک شهر معروفم گنجه

دو رود ارس و کورا

یک شهر به نام آستارا

مرز من و ایرانه

کالایی ارزان داره

اسلام دینمونه

آذری زبانمونه

انگور و غلات و توتون

می شوند محصولاتمون

نقشه مرا نگاه کنید

به سرزمین من سفر کنید

ترکیه

چهارمین کشور هستم

روشن و تیره هستم

یک چندتایی رود دارم

فرات و دجله دارم

یکی هم قزل ایرماق

از اون تشکیل میشه باغ

مرکز من آنکارا

مردمش هستند دارا

دور و برم هست دریا

مرمر، اژه و سیاه

دارای دو دریاچه هم

دوست دارید براتون بگم

یکی توز گل و یکی وان

میوه دارم فراوان

یک شهر دارم استانبول

که پر شده توش از گل

مردم من فراوان

که هستند ترکی زبان

همکاری با ایران دارم

مردمی با ایمان دارم

عراق

من هم عراق هستم

مغرب ایران هستم

کشوری اسلامی ام

من سرزمینی سبزم

چهار شهر مذهبی

با زبان عربی

هستند نجف کربلا

کاظمین و سامرا

مردمم شیعه و سنی

با رفتار حسینی

خرما محصول منه

بصره بندر منه

مرکز من بغداده

پر از درد و فریاده

یک کشور نفت خیزم

دارای کرکوک و اربیلم

چهار شهر دیگر هستند

دور و بر من هستند

کشور عربی هستند

دارای دینی هستند

اسلام دینشونه

عربی زبانشونه

عربستان ، اردن و سوریه

دیگری هم کویته

پاکستان

همسایه ی ایرانمم

من نزدیک عمانم

دارم من یک رود سند

که میره اقیانوس هند

مرکزم اسلام آباد

با مردم خیلی شاد

دارم من چندتایی شهر

هستش یکیشون بندر

بندرش هست کراچی

با صنعت نساجی

راولپندی و لاهور دارم

یکی هم پیشاور دارم

محصول فراوان دارم

فرآورده دام دارم

زبانمون هست اردو

ندارم من  زیاد کوه

ببین راهنمای من

مشرق ایران جای من

افغانستان

آخرین کشور هستم

در شرق ایران هستم

مردم من هم روستایی

ندارم هیچ دریایی

بیشتر جاهام کوه دارم

دامپرور و دام هم دارم

با آب شدن برفها

سرازیر شدن از کوهها

تشکیل می شه چندتا رود

کاندوز ، هیرمند ، هریررود

مرکز من هست کابل

یک رودم به نام اون

نخ و پارچه صنعتند

که آنها هم نعمتند

با پشم و پنبه هستش

ریسندگی و بافندگی

اسلام دینمونه

دری زبانمونه

مطالبی خواندنی از انشتین

سخنانی زیبا از انیشتین

هر احمقی می تواند چیزها را بزرگتر، پیچیده تر و خشن تر کند؛ برای حرکت در جهت عکس، به کمی نبوغ و مقدار زیادی جرأت نیازاست. 
 

دست خود را یک دقیقه روی اجاق داغ بگذارید، به نظرتان یک ساعت خواهد آمد. یک ساعت در کنار دختری زیبا بنشینید، به نظرتان یک دقیقه خواهد آمد؛ این یعنی "نسبیت".

 


فرق بین 
نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد.
 

عاشق سفر هستم ولی از رسیدن متنفرم. 
 

من هوش ِ خاصی ندارم، فقط شدیدا کنجکاوم.


سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید 
با ارزش شوید.


دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطر کسانی که شرارتها را می بینند و کاری در مورد آن انجام نمی دهند. 
 

 

یکی از قویترین عللی که منجر به ورود آدمی به عرصه علم و هنر می شود فرار از زندگی روزمره است. 
 

مثال زدن، فقط یک راه دیگر آموزش دادن نیست؛ تنها راه آن است.


حقیقت
 آن چیزی است که از آزمون تجربه، سربلند بیرون آید.

زندگی مثل دوچرخه سواری است. برای حفظ تعادل باید حرکت کنید.

 

مطالبی جالب و خواندنی

مطالب جالب و خواندنی : 

 

کودک 8 ماهه چینی با وزن 18.8 کیلوگرم رکورد چاقترین کودک دنیا را خواهد 

 

 شکست. به گزارش دیلی، کودک 8 ماهه‌ای که هنگام تولد وزنی عادی داشت 

 

 اکنون با بیش از 18 کیلوگرم وزن و 78 سانتیمتر قد به عنوان یکی از چاقترین 

 

 کودکان دنیا شناخته شده است. مادر این پسر بچه که اهل شمال چین 

 

 است، عنوان می‌کند که او در طول روز بیش از 20 بار تغذیه می‌شود . او 

 

 همواره گرسنه است و به خاطر چاقی بیش از حدش نمی‌تواند روی زمین 

  

 چهار دست و پا برود و قادر به تحرک زیاد نیست. 

 

ثروتمندترین مرد هند قصد دارد گران‌ترین خانه جهان را در شهری بسازد که نیمی از جمعیت آن فقیرهستند.
او  رئیس یک شرکت بزرگ با 27‌میلیارد سرمایه به‌تازگی دستور ساخت خانه‌ای 27‌طبقه را داده است که به‌احتمال زیاد رکورد گران‌ترین خانه جهان را خواهد شکست. در نقشه ارائه‌شده برای این ساختمان 6‌طبقه پارکینگ در نظر گرفته شده است.

 

یک سالن سینما با ظرفیت 50 ‌نفر و باغی از درخت‌های تزئینی، بخش دیگری از این خانه هستند. بر فراز این ساختمان هم سکویی در نظر گرفته شده است که امکان فرود همزمان 3‌بالگرد را مهیا می‌کند. تخمین زده می‌شود که هزینه ساخت این خانه به‌همراه تجهیزات و زمین آن به‌بیش از یک‌میلیارد دلار برسد.

 

نمایشگاه آثار یک‌مرد انگلیسی این روزها حسابی نظر مردم این کشور را به‌خود جلب کرده است. کارل‌وارنر،که علاقه شدیدی به‌غذا خوردن دارد تمامی ماکت‌های خود را از روی مناظر طبیعی اما با استفاده از مواد‌غذایی درست کرده است. یکی از آثار مورد‌توجه این نمایشگاه ماکت عبور یک قطار از جلوی یک دریاچه به‌حساب می‌آید که به وسیله شکلات و بیسکوئیت ساخته شده است.
 

این هنرمند 47‌ساله همچنین ماکت یک روستا را فقط با استفاده از تکه‌های انواع گوناگون کالباس ساخته است. ماکت دیگری از منظره طلوع خورشید در یک زمین کشاورزی هم وجود دارد که در آن فقط پنیر ‌و سیب‌زمینی به‌کار رفته است. قرار است تصاویر این آثار به‌زودی در کتابی با عنوان مناظر خوراکی‌ها منتشر شود.

سفر را دوست دارم

برای پخته شدن و برای درک آنچه که در دنیا است و از آن بی خبریم، بهترین راه سفر است گرچه بسیار سخت است.                             

 سفر پنجره هایی جدید به تفکر و شناخت به روی انسان می گشاید که در نوع خود بی بدیل است .                                                             

من تجربه ی سفر را بسیار دوست می دارم و به آن ایمان دارم .

می خواهم شما را با جاهایی که برای سفر مناسب است و خودم تجربه کرده ام آشنا کنم:                                                              

                                                           

اگر می خواهید به دیدن مکان های تاریخی بروید من به شما پیشنهاد می کنم به دیدن شهر یزد بروید.                                                       

از جاهای دیدنی این شهر میتوان دخمه،مسجد ابوالمعالی،مسجد چهل محراب و میدان خان را نام برد.شهر کرمان هم جاهای دیدنی زیادی دارد و برای سفر بسیار مناسب است.مانند حمام گنجعلی خان،ارگ بم،ارگ راین،آستانه شاه نعمتت الله ولی،بادگیر چپقی،باغ شاهاده ماهان،باغ سنگی در سیرجان و ......                                                              

اگر می خواهید تفریح کنید من به شما مالزی را پیشنهاد می کنم چون در آنجا یک شهر بازی فوق العاده وجود دارد و اگر به آنجا بروید حتما به شما خوش میگذرد.                                                                           

                                                                       

پس از همین حالا با نزدیک شدن تابستان برای سفر هایتان برنامه ریزی کنید.

 

هر کودک دنیایی است منحصر به فرد

هر کودک دنیایی است منحصر به فرد

این مطلب رو همیشه به خاطر داشته باشید که

بچه ها عین خودشون هستند ونه شبیه به هیچ کس دیگری

هر کودک دنیایی است منحصر به فرد و صرفا شبیه خودش، و برای رفتار بهینه با او و ایجاد ارتباط آگاهانه و سازنده با او کافی اول می بایستی این دنیای منحصر به فرد را به رسمیت بشناسیم و پس از آن برای هر چه بهینه تر برقرار نمودن این تعامل نیاز به یک دنیا آگاهی داریم                                                  

اینکه بعضی ها می گویند مثلا چشمش شبیه فلانی است و یا این کارش شبیه فلانی است در واقع هویت و فردیت بچه را از او می گیرد که بسیار غیر سازنده است                                                                                .

پدر و مادر آگاه هر شباهتی را که در فرزندشان با کسی می بینند می گویند این ویژگی و یا این رفتاری که فرزندم دارد عین خودش است که فلانی هم این ویژگی و یا رفتار را دارد و این کار یعنی به رسمیت شناختن فردیت و هویت      فرزندمان   . . . بابا جون به چه زبونی بگیم :                                            

                                    ما رو بچه حساب نکنید                                  

مطالب جالب و خواندنی:

_:کودک 8 ماهه چینی با وزن 18.8 کیلوگرم رکورد چاقترین کودک دنیا را خواهد شکست. طبق گزارشی  کودک 8 ماهه‌ای که هنگام تولد وزنی عادی داشت اکنون با بیش از 18 کیلوگرم وزن و 78 سانتیمتر قد به عنوان یکی از چاقترین کودکان دنیا شناخته شده است. مادر این پسر بچه که اهل شمال چین است، عنوان می‌کند که او در طول روز بیش از 20 بار تغذیه می‌شود . او همواره گرسنه است و به خاطر چاقی بیش از حدش نمی‌تواند روی زمین چهار دست و پا برود و قادر به تحرک زیاد نیست.

_:ثروتمندترین مرد هند قصد دارد گران‌ترین خانه جهان را در شهری بسازد که نیمی از جمعیت آن فقیرهستند.
او  رئیس یک شرکت بزرگ با 27‌میلیارد سرمایه به‌تازگی دستور ساخت خانه‌ای 27‌طبقه را داده است که به‌احتمال زیاد رکورد گران‌ترین خانه جهان را خواهد شکست. در نقشه ارائه‌شده برای این ساختمان 6‌طبقه پارکینگ در نظر گرفته شده است.

یک سالن سینما با ظرفیت 50 ‌نفر و باغی از درخت‌های تزئینی، بخش دیگری از این خانه هستند. بر فراز این ساختمان هم سکویی در نظر گرفته شده است که امکان فرود همزمان 3‌بالگرد را مهیا می‌کند. تخمین زده می‌شود که هزینه ساخت این خانه به‌همراه تجهیزات و زمین آن به‌بیش از یک‌میلیارد دلار برسد.

_:نمایشگاه آثار یک‌مرد انگلیسی این روزها حسابی نظر مردم این کشور را به‌خود جلب کرده است. کارل‌وارنر،که علاقه شدیدی به‌غذا خوردن دارد تمامی ماکت‌های خود را از روی مناظر طبیعی اما با استفاده از مواد‌غذایی درست کرده است. یکی از آثار مورد‌توجه این نمایشگاه ماکت عبور یک قطار از جلوی یک دریاچه به‌حساب می‌آید که به وسیله شکلات و بیسکوئیت ساخته شده است.
این هنرمند 47‌ساله همچنین ماکت یک روستا را فقط با استفاده از تکه‌های انواع گوناگون کالباس ساخته است. ماکت دیگری از منظره طلوع خورشید در یک زمین کشاورزی هم وجود دارد که در آن فقط پنیر ‌و سیب‌زمینی به‌کار رفته است. قرار است تصاویر این آثار به‌زودی در کتابی با عنوان مناظر خوراکی‌ها منتشر شود.