قبل از اینکه وارد مقوله پیش گویی اصلی مایا بشم باید توضیحاتی راجع به قدرت و تمدن این قوم براتون بنویسم. مایا! قومی که هزاران سال پیش معبد و هرمی که در بالا مشاهده می کنید رو با 365 پله ساخته! به تعداد روزهای سال. مایا تمامی خسوف ها و کسوف ها را دقیقا تا سال 2012 ثبت کرده و همشون طبق برنامه دارن اتفاق می افتن، مایا چندین هزار سال پیش عدد یک میلیون رو کشف کرده بود، مایا هزاران سال پش تو معابدش تصاویری از سفینه ها و فضانوردان رو روی سنگ ثبت کردن! مایا آن زمان حتی تعداد روزهای هر سال ماه رو که گمونم 279 روز هست محاسبه کرده بود. مایا ها از اورانوس و نپتون اطلاع داشتند، تقویم مایا برای 400 میلیون سال استخراج شده است، سال خورشید و زهره را تا چهار رقم اعشار محاسبه کرده اند.
همه اینها رو به این دلیل اشاره کردم که بگم مایا چقدر قدرت محاسباتی و علمی داشته !
پیشگویی می گه: تو 21 دسامبر سال 2012 این زندگی روی کره زمین به اتمام می رسه و یک دوره جدید زندگی روی زمین شروع می شه. تو چند تا سایت خوندم که این دوره جدید پر از صلح و عشق و آرامش و پیشرفت هست. (مصداق حرف یکی از سیاستمداران آمریکایی که پایان بحران مالی آمریکا رو صلح و آرامش تو دنیا می دونست). حالا چند تا نظریه دیگه هم هستند که به تفضیل روشون بحث می کنم. استاد کلاس #C هم اطلاعاتی در این مورد داشت، جالبه که گفت ما به ناسا یه ایمیل فرستادیم و پرسیدیم که آیا سال 2012 اتفاقی تو کهکشان خواهد افتاد؟ ناسا پاسخ داده بود که نارسایی هایی مشاهده می شن ولی نمی تونیم تائید کنیم که این اختلالات آسیبی به زمین می رسونن یا نه!
مایاها معتقد بودند که زمین از 5 دوره تشکیل شده، پایان هر دوره یه اتفاق خیلی بد می افته و دوره جدید شروع می شه. جالب اینجاست که 2012 پایان دوره پنجم هست! و ما وارد دوره ششم خواهیم شد، گفته می شه تمدن حاضر از بین خواهد رفت تا دوره ششم شروع بشه!
نور ماه به اندازه نور خورشیدخواهد شد نور خورشید نیز هفت
برابر خواهد شد.تئوری میگوید که درسال 2012 یک شهاب سنگ باعث انفجار
خورشیدی میشود که باعث سوزاندن کره ی زمین میشود.انفجار خورشیدی و پدیده ی
cme یا پرتاب ماده ی پلاسمایی از درون خورشید به بیرون نیز یکی از دلایل
این اتفاق خواهد بود.
همچنین ایجاد یک سلسله اتفاقات شدید مانند تغییر
جهت قطب ها براثر شکستگی پوسته ی زمین.که اگر یادتان باشد هنگام تسونامی
اندونزی نیز گفته میشود این پدیده اتفاق افتاده و زمین از مدار خود خارج
شده است.این تاثیرات و تاثیرات کیهانی دیگر از عواملی است که سال 2012 را
سالی غیر معمول و به احتمال زیاد پایان تمدن چند هزار ساله ای که از شرقی
ترین سرزمین های اسیا اغاز شد و بین النهرین رسید از دریای سیاه گذشت به
فرانسه مرکز تمدن نوین سپس انگلستان و اکنون در برج های بلند نیو یورک
اخرین روز های خود را فریاد میزند.
گفته می شه پایان دوره
دوم توسط هوا بوده (گمونم منظورش نارسایی های جوی) دوره سوم با آتش و دوره
چهارم با سیل تموم شدند، لذا نظریه های زیادی مبنی بر اینکه دوره پنجم با
زلزله از بین بره جاری هست.
دوتا چیز جالب هم دیدم: یکی اینکه مایا حتی
زمان سقوط قوم خودشون رو پیشبینی کرده بودند و عجیب تر از همه: جنگهای
جهانی رو هم پیش بینی کرده بودند.!!!! البته دقت کنید که اتمام دنیا به این
معنی نیست که همه چیز از بین می ره، حتما شروعی خواهد بود، برای دوره ششم و
هنوز مطمئن نیستیم که این دوره چه چیزی را به ارمغان خواهد آورد.
خوب، اگه از یه منظر دیگه هم نگاه کنیم برای اینکه اثبات بشه
این دوره نمی تونه واقعا اتمام باشه، بلکه فقط تعویض دوره هست، بحث دین و
اعتقادات هست. دیگه زیاد لزومی نداره عمیقا وارد این بحث بشم.
در
کتاب پیشگوییهای آخر زمان خواندم که به زودی زمین در مکانی قرار می گیرد که
از چهار طرف تحت کشش سیارات دیگر منظومه شمسی قرار گرفته و در نهایت جذب
یکی از آنها خواهد شد و این یک تصادف بسیار بزرگ را بوجود خواهد آورد.
البته
من یه نظریه دارم شاید به من بخندید ولی میگم خیلی ساله که این فکر تویه
سر من هست من فکر میکنم کلا هر چند هزار سال یکبار کل کره زمین با یک تغیرو
تحول رو برو هست منظورم از لحاظ جغرافیای نیست من فکر میکنم بشرییت هر از
چندی به اوج شکوفایی از لحاظ فکری و تکنولوژی میرسه ولی به طرز شگفت انگیزی
نابود میشه یا نا پدید میشه مثلا به همین قومه مایا نگاه کنید به مسائلی
دست یافته بودن که واقعا برایه اون زمان شگفت انگیز بود یا مردمان اتلانتیس
یا ساختن اهرام مصر به هیچ دم و دستگاهی! البته این نظریه منه ولی اگر خوب
دقت کنید می بینید هر وقت جهان میخواد به نقطه ای از دانش بالایی برسه به
یکباره اتفاقی میفته که بشریت باید دوباره ا ز صفر شروع کنه.
بعضی ها هم این روز را روز قیامت می دانند!ولی قیامت رو هیچ کس نمی دونه و خود خدا گفته که یک دفعه اتفاق می افته.
سورة الزلزلة
هنگامى که زمین شدیدا به لرزه درآید، (1)
و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد! (2)
و انسان مىگوید: «زمین را چه مىشود (که این گونه مىلرزد)؟!» (3)
در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو مىکند; (4)
چرا که پروردگارت به او وحى کرده است! (5)
در آن روز مردم بصورت گروههاى پراکنده (از قبرها) خارج مىشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! (6)
سورة التکویر
در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود، (1)
و در آن هنگام که ستارگان بىفروغ شوند، (2)
و در آن هنگام که کوهها به حرکت درآیند، (3)
و در آن هنگام که باارزشترین اموال به دست فراموشى سپرده شود، (4)
و در آن هنگام که وحوش جمع شوند، (5)
و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند، (6)
و در آن هنگام که هر کس با همسان خود قرین گردد، (7)
همین حس کنجکاوی خیلی از مردم و دانشمندان را برانگیخته است که چرا تقویم مایا ها در روز ذکر شده تمام می شود.
آیا
روز 21 دسامبر سال 2012 روزی است که جهان به پایان می رسد یا اینکه آغاز
دوره ای جدید است؟ آیا به پایان رسیدن تقویم مایا را می توان نشانه ای
دانست بر وقوع یک اتفاق خاص در جهان؟شاید هم ظهور امام زمان؟ به هر حال
باید صبر کرد.
1. آلرژی دارید؟ بخندید!
وقتی دچار آلرژی میشوید، سعی کنید خود را در موقعیت خندیدن قرار دهید.
شرکتکنندگان در تحقیقی که از سوی محققان ژاپنی انجام شده بود زمانی که به
تماشای یک فیلم خندهدار نشسته بودند کمتر دچار حساسیت میشدند اما همین
افراد زمانی که به تماشای یک فیلم جدی نشستند، پیاپی عسطه میکردند. خنده
موجب عملکرد سریع سیستم عصبی پاراسمپاتیک شما میشود و سبب میشود فرد کمتر
دچار حساسیت شود.
2. بدنتان زخم است؟ خوشاخلاق باشید!
خوشرفتاری موجب میشود که زخمهای بدنتان زودتر بهبود یابد. دکتر جانیت
کیکلت، استاد روانپزشکی دانشگاه اوهایو معتقد است که رفتار خصمانه و
خشونتآمیز، روند بهبود زخمها و کبودشدگیها را افزایش میدهد. اما
خوشرفتاری و مثبت اندیشی موجب میشود که میزان واسطه شیمیایی سایتوکین در
بدن افزایش یابد. سایتوکین موجب میشود که سلولهایی که برای ترمیم زخم یا
هر نقطه آسیبدیده بدن نیاز هستند، در نواحی اطراف زخم، زودتر تکثیر شوند.
بنابراین سعی کنید شاداب و سرحال باشید. دوستانتان را با یک دعوت برای شام
یا ناهار غافلگیر کنید. به دیدن اقوام و خویشانتان بروید و سعی کنید به
مردم کمک کنید. خواهید دید که در مدت کوتاهی خوب میشوید.
3. بیمارید؟ خوشبین باشید!
کنار گذاشتن بدبینی گاهی بیماری شما را تا حد بسیاری بهبود میبخشد.
نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که در تستهای خوشبینی نمره خوبی
گرفتهاند 55 درصد کمتر از افرادی که همیشه احساس شکست و ناامیدی میکنند
در معرض خطر مرگ به خاطر بیماریهای قلبی و عروقی قرار دارند. بنابراین سعی
کنید در هر هفته فهرستی از افرادی که سپاسگزارشان هستید مانند دوستان،
اقوام و... تهیه کنید. همچنین سعی کنید از ناراحتی و ناامیدی در خصوص
نداشتن چیزهایی که هنوز به آنها دست نیافتهاید، خودداری کنید. تمرکز بر
حس سپاسگزاری موجب میشود که نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید.
4. دنبال تناسب اندامید؟ تصویرسازی کنید!
در ذهن خود تصویری از ورزشها و نرمشها را تداعی کنید تا روند بهبودتان
سریعتر شود. دانشمندان دانشگاه کلیولند آمریکا معتقدند که تنها ساختن
تصویری ذهنی از بلند کردن وزنه و یا وزنهبرداری موجب میشود که
ماهیچههای قویتر داشته باشید و روند بهبودتان سریعتر شود. در تحقیقات
دانشمندان دانشگاه کلیولند مشخص شد مردانی که تنها در ذهن خود تصویری از
ورزش و وزنهزدن برای عضله دوسربازو ساختهاند حجم ماهیچهای آنها بدون
اینکه حتی یک کیلوگرم وزنه زده باشند به اندازه 13 درصد افزایش یافته است.
بنابراین هر روز برای 15 دقیقه در ذهن خود تصور کنید که ماهیچه
آسیبدیدهتان را نرمش میدهید. تمام جزییات ورزش را در ذهن خود تصویر
کنید. هر فشاری را که به ماهیچهتان وارد میشود، در ذهن تصویر کنید.
انبساط و انقباض ماهیچهتان را هم همینطور. اینکار را انجام دهید و تاثیر
آن را ببینید.
5. کارتان حساس است؟ موسیقی گوش کنید!
وقتی در جاده در حال رانندگی هستید و چشمانتان از فرط خستگی قرمز میشود،
رادیوی اتومبیلتان را روشن میکنید. محققان ژاپنی معتقدند موسیقی گوش
کردن زمانیکه در حال انجام کارهای روزانهتان هستید، موجب میشود کمتر احساس خستگی کنید و کارتان را دقیقتر و با حوصله بیشتری انجام دهید.
موسیقی موجب میشود بدنتان به درخواستهای استراحتی که از مغز صادر
میشود، پاسخ دهد. همچنین موسیقی برخی احساسات بیحاصل و خستگی آفرین را در
نطفه خفه میکند و موجب میشود بر سختی کارتان غلبه کنید. بنابراین
هنگامیکه فردای یک شب شلوغ و پر از مهمان در آشپزخانه مشغول شستشوی ظرفها
هستید ضبطصوت خانه خود را روشن کنید و با فراغ بال به کارتان ادامه دهید.
فقیری از کنار دکان کباب فروشی میگذشت. مرد کباب فروش گوشت ها را در سیخها کرده و به روی آتش نهاده باد میزند و بوی خوش گوشت سرخ شده در فضا پراکنده شده بود. بیچاره مرد فقیر چون گرسنه بود و پولی هم نداشت تا از کباب بخورد تکه نان خشکی را که در توبره داشت خارج کرده و بر روی دود کباب گرفته به دهان گذاشت. او به همین ترتیب چند تکه نان خشک خورد و سپس براه افتاد تا از آنجا برود ولی مرد کباب فروش به سرعت از دکان خارج شده دست وی را گرفت و گفت:
کجا میروی پول دود کباب را که خورده ای بده. از قضا ملا از آنجا میگذشت جریان را دید و متوجه شد که مرد فقیر التماس و زاری میکند و تقاضا مینماید او را رها کنند. ولی مرد کباب فروش میخواست پول دودی را که وی خورده است بگیرد. ملا دلش برای مرد فقیر سوخت و جلو رفته به کباب فروش گفت: این مرد را آزاد کن تا برود من پول دود کبابی را که او خورده است میدهم. کباب فروش قبول کرد و مرد فقیر را رها کرد. ملا پس از رقتن فقیر چند سکه از جیبش خارج کرده و در حال که آنها را یکی پس از دیگری به روی زمین میانداخت به مرد کباب فروش گفت: بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده، بشمار و تحویل بگیر. مرد کباب فروش با حیرت به ملا نگریست و گفت: این چه طرز پول دادن است مرد خدا؟ ملا همان طور که پول ها را بر زمین میانداخت تا صدایی از آنها بلند شود گفت: خوب جان من کسی که دود کباب و بوی آنرا بفروشد و بخواهد برای آن پول بگیرد باید به جای پول صدای آنرا تحویل بگیرد.
بعد از خوردن غذا بیل گیتس 5 دلار به عنوان انعام به پیش خدمت داد و پیشخدمت ناراحت شد.
بیل گیتس متوجه ناراحتی پیشخدمت شد و سوال کرد : چه اتفاقی افتاده؟
پیشخدمت : من متعجب شدم ....
بخاطر اینکه در میز کناری پسر شما 50 دلار به من انعام داد
درحالی که شما که پدر او هستید و پولدار ترین انسان
روی زمین هستید فقط 5دلار انعام می دهید !
بیل گیتس خندید و جواب معنا داری گفت :
او پسر پولدار ترین مرد روی زمینه و من پسر یک نجار ساده ام!!!!