«عطر خوش بهار»
همه ساله با فرارسیدن زمستان، فروغ زندگی از سیمای طبیعت رخت برمی بندد و افسردگی و پژمردگی جای آن را می گیرد و طبیعت به شکل موجودی بی جان درمی آید. چند وقتی است که دیگر سرمای هوا را احساس نمی کنم،چون اکنون تنها بوی خوش بهار است که به مشام می رسد.هر گاه که به درختان بی برگ و بار می نگرم به این می اندیشم که چند وقت زمان می برد تا با آمدن عید درختان جامه ی سبز بپوشند و شکوفه دهند.
به نظر من کودکان نیز مانند این درخت ها هستند؛چون با آمدن عید لباس های نو می پوشند و استعداد هایشان هم در این موقع - که بچه ها بیشتر وقت خود را با والدین خود سپری میکنند - مانند غنچه های بسته شکوفا می شود.
بهار که از راه میرسد حیوانات از خواب زمستانی خود بیدار می شوند و بلبل ها و پرنده ها آوازی نو سر می دهند.
واقعا که این عید چقدر چیز عجیبی است.هیچ چیزی نمی تواند به اندازه ی نوروز بر روی ذهن و فکر مردم به این خوبی تأثیر مثبت بگذارد ! انگار که خداوند هر سال در این موقع مردم را دوباره متولد می کند و به آن ها هستی می بخشد. با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد می آوریم.
بهار با نوروز، فصل شکوفایی و احیا آغاز میشود. شاعران لطیف طبع پارسی زبان، با ستایش از بهار، دیگران را به توجه کردن به این جلوه زیبای پروردگار و غنیمت شمردن لحظه های آن، فرامی خواندند.
یکی از آداب و رسوماتی که ما ایرانیان در این باره به جا می آوریم، دید و بازدید یا همان صله رحم است. به همین دلیل عید نوروز، چیز خوبی است. وسیله ای است که با آن دل ما شاد می شود وانسان ها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. به دید من انسان باید با آشنایان خود رفت وآمد بکند تا بتواند از وجود آن ها استفاده ی لازمه را ببرد.
بچه های عزیز، بیایید تا عید امسال را در کنار هم و با هم جشن بگیریم تا بتوانیم سال جدید را با آشتی و صمیمیت آغاز کنیم.
عیدتان مبارک!